سیری در فارسی سوم راهنمایی تیمور رضایی
دوره ضمن خدمت فارسی سوم راهنمایی در تابستان 89 برگزار شد ؛ اما آنچه تدریس می شد فارسی آزمایشی بود . فارسی که در اواخر شهریور ماه برای کلّ دانش آموزان چاپ شد تغییراتی نسبت به فارسی آزمایشی داشت .
نگارنده با توجه به تغییرات انجام شده ، سؤالات همکاران ، همکارانی که بنا بر هر عللی در کلاس های ضمن خدمت شرکت نکرده اند و دبیرانی که غیر تخصصی هستند و تدریس فارسی به آنان واگذار شده است ، لازم دیدم پاره ای از ابهامات و مشکلات فارسی سوم را در طیّ چند شماره شرح کنم . انشاءالله که مورد توجه و استفاده ی همکاران قرار گیرد.
1- ص 6 ، هم خانواده الف ) متعال ؛ کلمه ی متعال و متعالی از « عُلُو» اسم فاعل بر وزن متفاعل است . در اصل متعالو ، واو ماقبل مکسور تبدیل به « ی » می شود . کلمات عالی ( عالو ) ؛ تعالی ؛ علی ( علیو ) معلی / معلا ( از مصدر تعلیه ) ؛ اعلا ؛ اعتلا ؛ استعلا ؛ اعلا ؛ علّیّه و... با متعالی هم خانواده هستند .
ب )مسلمان (از سلم ) احتمالاً ساخته ی فارسی زبانان و الحاقی باشد . در مورد این کلمه سخن های بسیار گفته شده است . 1- مسلمان جمع مُسلم بوده است ، بعدها مفرد فرض شده و به مسلمانان جمع بسته شده است 2- در اصل « مسلم مان » مانند مسلم 3- مسلمان از سلمان است و... ؛ هم خانواده و هم ریشه : اسلام ؛ تسلیم ؛ مسلّم ؛ مسالمت ؛ اسلیم ( ممال اسلام ) سالم ؛ تسلیم و...
2- ققنوس ، ص 13 ؛ qoqnus / ققنسqoqnos( معرّب از یونانی ) مرغی است اسطوره ای و افسانه ای ، بسیار خوش رنگ و خوش آواز دارای منقار درازی با سوراخ های فراوان و به قولی 360 سوراخ که از هر یک آوازی خوش بر می آیدو موسیقی را از آواز آن گرفته اند . گویند بر کوه بلندی مقابل باد می نشیند و صداهای شگفت انگیز از سوراخ های منقارش بر می آید و به سبب آن مرغان بسیاری بر او جمع می آیند و او شماری از آنها را طعمه ی خود می سازد و جفت ندارد و عمرش هزار سال است و چون به آخر رسد هیزم بسیار گرد می آورد و بر بالای آن نشسته سرودن آغاز می کند و بال بر هم می زند و از بر هم زدن بالهایش آتشی می جهد و در هیزم می افتد و او در آن آتش می سوزد و از خاکسترش تخمی پدید می آید و از آن ققنوسی دیگر . بعضی گفته اند که پس از سوختن ققنوس در آتش ، باران بر خاکستر آن می بارد و کِرمی در آن پیدا می شود و از آن خاکستر می خورد تا بزرگ شود و ققنوس دیگرگردد .( فرهنگ ادبیات فارسی ، محمد شریفی )
3- سلاله ، ص 15 ، ( عربی از ریشه ی سلل ) 1- نطفه 2- بچه3- کودک4- نسل 5- خلاصه ی هر چیز 6- برگزیده 7- فرزند ؛ هم ریشه ها : سِلّ ( نام مرضی ) ؛ مسلول ؛ سَلّه ( زنبیل ) ؛ انسلال ( بیرون آمدن ) ؛ سلسال( آب شیرین ) ؛ سلسله ؛ تسلسل و...
4- ص16 ، مونولوگ mono-log ( فرانسوی monologue ) صحبت انفرادی ؛ مونو پیشوندی است دارای ریشه ی یونانی به معنی « یک » و « تک » || دیالوگ ( dialogue ) 1- مکالمه ، گفت و گوی دو جانبه بین دو فرد یا گروه 2- مجموعه ی صحبت هایی که بین پرسوناژهای یک نمایشنامه رد و بدل می شود 3- اثر ادبی که به صورت گفت و گو ارائه می شود. دی di ( فرانسوی از لاتین ) پیشوندی است دارای ریشه ی یونانی که درکلمات علمی به معنی « دو برابر » و « توأم » به کار می رود . ( فرهنگ واژه های اروپایی در فارسی ، مهشید مشیری )
5- ص 21 ، مجد خوافی xafi ( سده ی 8 هجری قمری ) ادیب ، شاعر و واعظ ، از آثار او می توان به دیوان کنزالحکمه ، ترجمه ی منظومی از جواهر اللغه زمخشری ، و روضه الخلد به تقلید از گلستان سعدی اشاره کرد . ( فرهنگ اعلام سخن , دکتر حسن انوری )
6- ص 23 ، حکیم و تاریخ نویس یونانی ، منظور از این حکیم گزنفون gezenofon است . تاریخ نگار ، فیلسوف و سردار رومی ، در آتن متولد شد در جوانی شاگرد سقراط بود . گزنفون در قدیم بیشتر به عنوان فیلسوف شناخته می شد اما در دوره های متأخر بیشتر به عنوان تاریخ نگار مطرح است . از آثار او : پرورش کورش ؛ ملاحظاتی در باره ی حکومت اسپارت و آتن ( شاید این مورخ یونانی که به پدر تاریخ معروف است هرودت herodot ( ؟ ) باشد )
7- ص24 ، انحطاط ، بر وزن انفعال از ریشه ی ح ط ط ؛ افتادن ، به فرود آمدن ؛ پَست شدن ؛ به پستی گراییدن ؛ بی مقداری ؛ پستی ؛ نابودی // هم خانواده : حَط ( فرود آمدن ) ؛ مَحَط ( محل فرود آمدن ) ؛ منحط ( پست شده ؛ به زیر آمده )
غیر از منابع نامبرده در متن از« کتاب کلاس فارسی سوم راهنمایی » ، انتشارات راه رشد ، نوشته ی حسین حسینی بیدختی استفاده کرده ام.